بردیابردیا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

پسر من

بردیا شیطون میشود

پسرم..نفس مامان این روزها کلی کارای جدید انجام میدی..دنبال ما گریه میکنی وقتی میرم تو اشپزخونه سینه خیز دنبالم میای و بعد که به دیوار اپن رسیدی کلی گریه میکنی....کلی ادا در میاری قربونت برم .آجی پارمیس رو خیلی دوست داری و بابابزرگ رو وقتی میبینی دوست داری بال در بیاری و بری تو بغلش............
31 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

بردیای من پسر متواضع و مهربانم عشق مامان........الان نزدیکه صبحه کنار من خوابیدی مثل یه فرشته از دیدنت سیر نمیشم ....خیلی مامانی هستی و فقط چشمت دنبال مامانیه اگه بیام و دیر بغلت کنم دنیا رو بهم میریزی..خیلی خاصی و باهوشی..میدونم آرزوهام به دست تو برآورده میشه و وقتی برام میخندی به بابات میگم بردیا واسه من سفر امریکاست.یه خونه استخردار تو مونت کارلو........از ته دل میگم نفس مامان با تمام حسم از بودنت احساس میکنم همه خوشبختیا دنیا مال منه...
15 ارديبهشت 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسر من می باشد